به گزارش مشرق، لا به لای کتاب تاریخ های مدرسه به یک قراردادها و معاهدههایی میرسیدیم که فکر میکردیم اینها فقط مال تاریخ است و دیگر همچین چیزی محال است. اما کتاب طنز « تاریخ با تک ماده» حرف دیگری دارد. « محمدحسن کوره پز» پژوهش هایش راجع به قرار داد ها و معاهدات دولت تدبیر و امید را با زبان طنز بیان کرده تا خواننده شوکه نشود و آرام آرام متوجه شود که قضیه از چه قرار است. « تاریخ با تک ماده» کتابیست که روی کتاب های تاریخ و معاهده هایشان را سفید میکند. این کتاب در....... صفحه توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است. گفتگویی با نویسنده کتاب « تاریخ با تک ماده»، آقای محمدحسن کوره پز انجام شده تا از این کتاب و نویسنده اش بیشتر بدانیم:
چرا نویسنده این کتاب شدید؟
همیشه به طنز سیاسی و نشان دادن کج و کولهگیهای عالم سیاست به زبان طنز علاقه داشتهام. چون بعضی از این رفتارهای سیاسی را فیالواقع غیر از طنز، جور دیگری نمیشود بیان کرد. بعضی اتفاقات هستند که انگار هر کاریش بکنید نمیشود جدی بهش پرداخت. این علت ناقصه رو آوردن به طنز است. کم کم میبینید که میشود مسائل دیگر را هم با طنز آمیخت و برای عامه مردم قابل فهم کرد. سوژه این کتاب هم کمابیش از همین جنس است.
دولت روحانی چه نقشی در موفقیت شما به عنوان یک طنزپرداز داشته؟
حوزه طنز تنها جایی هست که بنده در آن به آقای روحانی و دولتشان مدیونم! کمتر دولتی داشتیم که بتواند هر روز چند تا سوژه جدید برایتان خلق کند. واقعا در این دوره اگر دو روز طنز نمینوشتم احساس میکردم شش تا سوژه ناب همزمان دارد میسوزد. البته معتقدم بعضی جاها واقعا تعمدی در کار دولت نبود، یعنی مسئولین بندگان خدا داشتند خیلی جدی حرف میزدند یا کارشان را میکردند و اتفاقا همین جدیتشان قضیه را خندهدارتر میکرد.
انگیزه شما از ثبت این اتفاقات تاریخی به صورت یکجا چه بود؟ خوشتان میآید مردم هی به این بدبختی ها فکر کنند؟
هی که نه! ولی حداقل یک بار را باید فکر کنند. نتیجه بعضی انتخاباتها نشان میدهد که بعضی هموطنان به این قضایا کلا فکر نمیکنند. حالا هم اگر مردم فقط یک بار «تاریخ بدون تک ماده» را بخوانند من شخصا قانعم. ببینید دیگر چقدر دست پایین گرفتم! این کتاب را یک بار بخوانید تا قشنگ فکرتان را در برابر دوز و کلکهای معاهدات خارجی واکسینه کند! انگار فایزر و اسپوتنیک و برکت را با هم زده باشید. انگیزه من هم این بوده که این اتفاقاتی که در کتاب هستند دیگر تکرار نشوند. اگر این محقق بشود بعدها و در هنگام عقد معاهدات آینده، حواسها جمعتر خواهد بود و بعدش میتوانیم در کتابهای طنزمان به جای خودمان به دشمن بخندیم که آمد کلاه سرمان بگذارد ولی نتوانست.
خودسانسوری در کتاب داشتید؟ اگر بله یا خیر چرا؟
خودسانسوری که نه. گرچه پرداختن به بعضی موضوعات را متاسفانه تا حدودی جرمانگاری کردهاند و این شاید نویسنده را محتاط بکند - مثلا در فصل مربوط به قرارداد کرسنت هی قیافه عباس یزدان پناه که در این پرونده سر به نیست شده میآمد جلوی چشمم! - ولی من توجهی به این مسائل نداشتم و سعی میکردم از واقعیاتی که رخ داده لب کلام را در حد حوصله خواننده بیان کنم. بعدا هم که آن فصل رو مرور کردم به نظرم نکته خاصی از قلم نیفتاده بود.
پژوهش برای این کتاب چند درصد از کار شما بود؟
دشواری این کارها همان بخش پژوهش است. وگرنه کار تبدیل میشود به همان کاری که کانالهای جوک و لطیفه میکنند و هدفشان صرفا خنداندن مخاطب هست نه انتقال محتوا به مخاطب و درگیر کردن فکر مخاطب. البته من با موضوعات بیگانه نبودم و چهارچوبهای کلی و گاهی حتی جزئیات مطالب را قبلا مطالعه کرده بودم و در ذهن داشتم. ولی تحقیق در مورد موضوعاتی که یک مقدار جدیدتر بودند مثل قضیه کانال مالی اینستکس واقعا انرژی زیادی گرفت و گاهی به خاطر روشن شدن یک نکته چند روز نوشتن تعطیل میشد. با لحاظ کردن همه اینها باید بگویم قسمت اعظم کار، پژوهش و تحقیق بود و سهم بخش تدوین و نگارش کمتر. شاید هفتاد به سی مثلا.
به سوژه ای هم برخوردید که اشک شما را دراورد و نتوانید باهاش شوخی کنید؟
راستش گریه زاری هایم را قبلا کرده بودم. در واقع «تاریخ با تک ماده» داشت توی چندمین سالگرد این مصائب نوشته میشد! از قرارداد با شرکت پژو یا قراردادهای نفتی آی پی سی یا معاهده زیست محیطی پاریس خیلی گذشته بود. اتفاقا همین فاصله زمانی کمک میکرد به اینکه نگاه به قضایا از احساسات فاصله بگیرد. برای همین چندجا که داشت واقعا گریهام میگرفت جلوی خودم را گرفتم.
با توجه به پژوهش هایی که داشتید و از متن کتاب کاملا مشخص است، اگر این قراردادهایی که در دولت روحانی امضا شده را جلوی پادشاهان قاجار بگذارید به نظرتان واکنششان چیست؟
بستگی دارد. جلوی آقامحمدخان که عمرا نمیگذاشتم. ممکن بود دستور بدهد جفت چشمهایم را دربیاورند و به جایش کلیه پیوند بزنند. ولی الباقی احتمالا تقدیر و تشکر میکردند که با انعقاد این معاهدات مقادیری روسفید شدهاند. مثلا ناصرالدین شاه که نیم قرن سلطنت کرد ولی به عمرش انقدر معاهده نبست حتما خوشحال میشد.
کتاب « تاریخ با تک ماده» را به چه کسانی پیشنهاد می کنید؟
غیر از افرادی که بیماری قلبی عروقی دارند و ممکن است خنده زیاد (یا حالا گریه زیاد) کار دستشان بدهد برای بقیه کتاب مفیدی است. اما به طور مشخص به این سه گروه توصیه میکنم حتما کتاب را بخوانند:
اول به مسئولین دولت یازدهم و دوازدهم. چون مورد داشتهایم که مسئول محترم میگفته هیچ جای قراردادم کلمه «تعلیق» نیامده. بعد که نشانش دادهاند گفته عجب، ندیده بودم! اینها اگر کتاب را بخوانند از این دست مواردی که ندیدهاند زیاد میبینند! و اینکه حواسشان باشد و در پیچهای تاریخی آینده روی ضعف حافظه تاریخی مردم حساب باز نکنند!
دوم به بچههایی که میخواهند از تاریخ سر در بیاورند ولی وقت کافی و دسترسی به منابع سنگین و رنگین ندارند. «تاریخ با تک ماده» جزوه جمع و جوری است برای اینها. البته توصیه میکنم به این کتاب اکتفا نکنند. بعدا حتما منابع و مستندات را ببینند چون حجم نگفتهها خیلی بیشتر از گفتههاست.
سوم به آحاد نسلهای آینده! برای اینکه بدانند بر این مرز و بوم چه روزهایی گذشت و چه جور اتفاقاتی اینجا افتاد. اگر مردم تاریخ را جلوی چشمشان داشته باشند عمرا اجازه نخواهند داد دوباره شاهد چنین تجربیات عجیب و غریبی باشیم.